آفتاب
شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ ۱۷:۵۳

دیدن خدا


گویند عارفی قصد حج كرد.
فرزندش از او پرسید: پدر كجا می خواهی بروی؟
پدر گفت: به خانه خدایم.

پسر به تصور آن كه هر كس به خانه خدا می رود، او را هم می بیند! پرسید: پدر! چرا مرا با خود نمی بری؟
گفت: مناسب تو نیست.
پسر گریه سر داد. پدر را رقت دست داد و او را با خود برد.

هنگام طواف پسر پرسید: پس خدای ما كجاست؟
پدر گفت: خدا در آسمان است.
پسر بیفتاد و بمرد!
پدر وحشت زده فریاد برآورد: آه ! پسرم چه شد؟ آه فرزندم كجا رفت؟
از گوشه خانه صدایی شنید كه می گفت: تو به زیارت خانه خدا آمدی و آن را درك كردی. او به دیدن خدا آمده بود و به سوی خدا رفت!

منبع: تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید ، خواجه عبدالله انصاری

#دیدن خدا | #داستان کوتاه |

نظر شما چیست؟

نظر خود را بیان نمایید


لیست نظرات

وبگردی

مطالب مرتبط

رپرتاژ

خرید اشتراک نت فلیکس ارزان در ucpubg.vip
آسانسور صنعتی ضد انفجار و ویژگی های آن
معرفی شرکت خرید و فروش آهن آلات (آهن استیل یکتا)
6 راز مهم برای نورپردازی اتاق نشیمن به شیوه درست
همه چیز درباره ایمپلنت دندان 【معرفی متخصص در تهران و قیمت سال 1401】
9 مورد از کاربردی‌ترین کتاب‌ها برای هدیه
10 ابزار ضروری برای افراد فنی که باید در جعبه ابزار خود داشته باشند
اهمیت سپردن لوازم خانگی به نمایندگان مجاز
نکات مهم در خرید آپارتمان
مزایای استفاده از چوب روسی در صنایع مختلف