
انشاء به معنی ایجاد کردن، پرورش دادن، ابداع و خلق کردن است و آنچه را که امروزه فن انشاء گفته میشود از نخستین معنای آن گرفته شده است.
انشاء به معنی نظم دادن به فکر به معنی ایجاد کلام و سخن و نگارش آن است.
هدفهای آموزش انشا
1)دانش آموزان بتوانند آنچه را که می اندیشند و می خوانند به دیگری بگویند و بنویسند.
2)دانش آموزانی که تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی دارند بشناسیم و در مسیری صحیح هدایت کنیم.
3)پرورش قوه استدلال،تفکر و دقت دانش آموزان و وادار کردن آنها به درست دیدن و شنیدن،سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است.
روش آموزش انشا
زمینه یادگیری انشاء مانند کودکی می ماند برای سخن گفتن،غذا خوردن،راه رفتن از ساده به مشکل نیاز به کمک بسیار ما دارد این دانش آموز و یا نوآموز برای اینکه بهتر بنویسد و بهتر بیان کند و مطالب را آنچه که هست بازگو کند نیاز به کمک و راهنمایی و هدایت ما دارد.
*پایه نوشتن صحیح و مستقل از همان کلاسهای اولیه گذاشته میشود.دانش آموزان از سال اول تحصیل می آموزند که چگونه منظور خود را درست بیان کنند در کلاس دوم علاوه بر جمله سازی و تکمیل جمله های ناقص،با کلمه های آشنا جواب سؤالات را به صورت کتبی می نویسند و از کلاس سوم نوشتن انشاء عملاً آغاز می گردد و دانش آموزان ابتدا برای هر انشاء طرح ریزی می نمایند و این طراحی در مرحله اول به طور شفاهی انجام می گیرد و بعد به صورت کتبی درمی آید.
*برای دانش آموزان انشاء آموزگاران باید دانش آموزان را هدایت و راهنمایی کنند که شاگردان نظم فکری داشته و در مشاهدات خود دقیق باشند،درست بیندیشند،خوب بیان کنند و به قاعده بنویسند.
تنها دادن موضوع برای نوشتن انشاء کافی نیست دانش آموزان لازم است که بیاموزند که قبلاً فکر کنند و ریزه کاریها را دقیق مشاهده نمایند و پس از آنکه فکر و مایه ای برای نوشتن پیدا کردند ما به کارگیری اصول نگارشی را که از آموزگار خود فرا گرفته اند شروع به نوشتن انشاء نمایند.
*یکی از شرایط نوشتن انشاء تسلط و مهارت یافتن در خواندن است برای این کار یکی از بهترین روشها جمع کردن کتاب داستان دانش آموزان و دادن کتابها به دانش آموزان که آن کتابها را نخوانده اند و به همین ترتیب تا همه دانش آموزان در مدت یکی دو هفته متوالی بتوانند تمامی کتاب داستانها را بخوانند و خلاصه ی آن را در دفتر خود بنویسند.گاهی اوقات نوآموز نمی تواند فکر خود را روی موضوعی متمرکز کند و یا مایه ذهنی لازم و کافی در آن زمینه ندارد.در این صورت معلم می تواند معانی و مفاهیم را به او القاء کند و شاگرد به آن معانی لباس مناسب بپوشاند و به صورت مکتوب درآورد.
یک تذکر مهم در نوشتن انشا
دانش آموزان باید بدانند همان طوری که در صحبت کردن نباید از موضوع خارج شد بی مورد سخن گفت و یا زیاد حرف زد،در نوشتن هم باید از حاشیه رویهای بی موقع و آوردن جمله های پرلفظ و بی معنی خودداری کرد.امروزه نوشته ای پسندیده است که دارای جمله های کوتاه و رعایت مساوات در کلام باشد.
*در نوشتن انشاء باید از بازی داستان سازی نیز استفاده کرد داستانهای نیمه تمام که دانش آموز باید ادامه داستان را خود از فکر و ذهن خود بسازد و یا این روش را به صورت بازی دربیاوریم یکی از دانش آموزان داستانی را شروع می کند و پس از گفتن یکی دو جمله نوبت به دانش آموز دیگر می رسد که دنباله ی داستان را بگوید همین طور تا آخر،تا داستان تمام شود در این بازی علاوه بر تقویت سرعت انتقال و تخیل اطفال،قدرت حفظ،رشته منطقی کلام نیز در آنها پرورش می یابد.
*در درس انشاء به رغبت و علاقه دانش آموزان و مفید بودن آنچه آموخته میشود باید توجه بیشتری داشت داشتن روزنامه دیواری،تهیه لوحه های مختلف کمک مؤثری به انشاء دانش آموزان می کند،چون موضوعات توصیفی با محسوسات و مشاهدات و تجربه های کودکان بستگی پیدا می کند با علاقه و رغبت بیشتری می نویسند.
*در کلاسهای چهارم و پنجم شاگردان را به استفاده از تشبیهات زیبا تشویق می کنیم.در کلاس اول و دوم انشاء شامل جمله نویسی درباره کلمه یا تصویر میباشد و گاه کامل کردن جمله و انشاء از کلاس سوم شروع میشود.دانش آموزانی که نمی توانند انشاء را بنویسند و نمی دانند چگونه شروع کنند معلم می تواند به آنها کمک کند تا در کار نوشتن راه بیفتند که برای موضوع تعدادی سؤال به آنها بدهد تا پاسخ به آن سؤالات مطلب نوشته ی ایشان باشد در نوشته باید قواعد درست نویسی رعایت گردد.هر مطلب انشاء را در بند یا پاراگرافی جداگانه بنویسند خوب است اگر نوشته یا ابیات مناسب و یا ضرب المثل همراه باشد.
موضوع انشا
وظیفه معلم در درجه اول انتخاب موضوعی مناسب کلاس برای انشاء است در کلاسهای پایینتر بسیار ساده و آسان است ولی رفته رفته موضوعها پیچیده تر میشود.
ساده ترین موضوع،انشایی است که زیاد احتیاج به تفکر و تعقل نباشد مثل یک توصیف کلاس،در این حالت شاگرد آنچه را که به چشم خود می بیند به صورت جملات کوتاه به روی کاغذ می آورد.اگر این موضوع برای بعضی از دانش آموزان مشکل بود و ندانستند که از کجا و به چه ترتیب شروع کنند معلم می تواند با توصیف شفاهی آنها را راهنمایی کنند تا بتوانند بنویسند .
موضوع دوم:
تبدیل شعر به نثر است که به زبانی ساده و به زبان امروزی نوشته شود که در کلاس سوم به دانش آموزان داده میشود.
موضوع سوم:موضوعات اجتماعی مثل وظیفه پلیس و خیابان که علاوه بر چشم بینا،به قوه فکر و استدلال نیاز هست در پایه چهارم به دانش آموزان گفته میشود.
کم کم باید از محسوسات کاست و به محتویات افزود و از موضوعهای اجتماعی به سوی موضوعهای اخلاقی رفت و به تدریج آنها را به اندیشیدن و مدد گرفتن از تجمل واداشت البته مسایل اخلاقی و آنگونه که خود احساس کرده اند می نویسند که در اوایل کلاس پنجم به دانش آموزان گفته میشود.
در اواخر کلاس پنجم موضوعات ادبی فلسفی و موضوعهای جامعه مانند قصه نویسی و رمان نویسی به دانش آموز گفته میشود اما نگارش این موضوعهای جامع،کار هر شاگردی نیست،علاوه بر آموختن فنون نگارش و تعقل و استدلال و توصیف،استعدادی خاص می خواهد.
در پایه سوم خلاصه نویسی که میتوان یک درس یا متنی را به صورت خلاصه بنویسند گاهی میتوان یک تصویر یا سلسله تصاویر موضوع انشاء قرار داد و از شاگردان خواست که در مورد این تصاویر مطلب بنویسند.
نکات بهداشتی را از کودکان بخواهیم مثل(چرا مسواک می زنید؟)
در پایه سوم به دانش آموز یادآور می شویم که بهتر است نوشته خود را با یک جمله بهتر تمام کنیم و اگر دانش آموزان مطالب جالبی بیان کرده اما جمله های او ناصحیح است می توانیم تذکر لازم را در پایین صفحه بنویسیم و به فکر و اندیشه او نمره بدهیم.
یک نکته مهم
در تمامی پایه ها برای این که دانش آموزان با نوشتن بیشتر آشنا بشوند باید به کتاب بنویسیم بیشتر اهمیت بدهیم چون تمامی نکاتی که در بنویسیم وجود دارد علائم و نشانه هایی هستند که در نوشتن انشاء به ما کمک می کنند و به تک تک تمرینات اهمیت داده و به دانش آموزان یاد دهیم.مثل موضوعهایی در مورد رعایت علائم دستوری در نوشتن.
در جمله و انشا علامت گذاری باید مراعات شود.
نقطه(.)در پایان جمله های کامل به کار می رود.
دو نقطه(:) علامت نقل قول است و گفته دیگران را در گیومه می گذاریم.
(؟)علامت سؤال در پرانتز نویسنده راجع به آن صحبت شک و تردید دارد.
(!)در آخر جملات عاطفی مثل به به! آفرین!
هر جا وَ بگذاریم نیازی به ویرگول نداریم.
؟در آخر جمله های کامل به صورت پرسشی نوشته شود.
و علامتهای دیگری که در پایه های مختلف به دانش آموز گفته میشود تا نوشته ی آنها کامل تر شود.
نکات مهم در نوشتن انشا
*در مورد کلمه ی ایجاز(مختصرگویی) را بیشتر توضیح دهیم باید مختصر نوشتن را در نوشته مراعات کنیم و کلمه ها و جمله های زائد را حذف کنیم و به درازا کشیدن کلام یا به کار بردن کلمات زائد خودداری کنیم و علامت گذاری را در نوشته مراعات کنیم.
وجود مقدمه در نتیجه گیری در تمامی انشاءها الزامی نیست.
کلمات را در نوشتن خود به صورت کتابی به کار ببریم و از نوشتن به صورت محاوره ای و شکسته خودداری بکنیم.
انواع انشا
1)توصیفی یا وصفی:
ساده ترین نوع انشاء است دانش آموز چیزهایی را که در اطراف خود می بیند یا می شنود یا احساس می کند وصف و تعریف می نماید.
2)گزارش نویسی:
برخی گزارش نویسی را نوعی انشای نقلی به حساب می آورند.
وقتی دانش آموزان به گردش علمی می روند معلم می تواند از آنها بخواهد که گزارش از آن روز تهیه کند.غالباً برای تهیه گزارش نیاز به تحقیق،سؤال و جستجو میباشد.
3)انشای نقلی:برای بیان سرگذشت خود یا دیگران به کار میرود یا معلم میتواند برای آموزش انشای نقلی تمرینات زیر را انجام دهد داستان گویی،نوشتن خلاصه متن خوانده شده نوشتن خلاصه کارهایی که در زمان معینی انجام شد مثلاً روز جمعه چه کار کرده.
4)برگرداندن شعر به زبان ساده و نثر امروز:
معلم می تواند شعرهای مناسبی را از کتاب فارسی یا خارج از کتاب به دانش آموزان داده و بخواهد که اشعار را به نثر ساده امروز بنویسند شاگردان باید توجه کنند در این نوع نوشته از حاشیه رفتن خودداری کنند و تنها مفهوم را به زبان ساده و گویا و کوتاه بنویسند.
5)انشای تخیلی:محصول ذهن و ساخته و پرداخته افکار دانش آموز است و غالباً اساس خارجی ندارد این نوع انشاء فرصتی است برای شناخت افکار دانش آموز و گرایشات درونی او که در چه دنیایی و آرزوهای درست و غلط او چگونه است.معلم می تواند شروع داستانی را بگوید و دانش آموزان آن را تمام کنند یا از شاگردان بخواهیم قلم،کاغذ،دفتر یا تخته سیاه و سرگذشت اشیاء را بیان کند.
6)خلاصه نویسی:موجب پرورش قدرت نویسندگی و گسترش از کودکان میشود و آنها را آماده می کند که در موقع لزوم بخوانند اصل مقصود یک درسی یا یک مقاله را استخراج نمایند.
7)نامه نگاری:نامه بیان کتبی موضوعی است برای مخاطبی که حضور ندارد نامه ای را که ما می نویسیم معرف شخصیت فرهنگ،ادب و ذوق و سلیقه ماست و باید همان اثر را در مخاطب بگذارد که شخصیت خود ما می گذارد.
پنج مرحله برای انشانویسی درست
معلم در کلاس درس دو راه بیشتر ندارد اول دل بستن به روش های سنتی تدریس و دلخوش بودن به یادگار گذشته ها و دوم خروج از پوسته سنتی و رو آوردن به تعلیم و تربیت نوین
معلم در کلاس درس دو راه بیشتر ندارد؛ اول دل بستن به روش های سنتی تدریس و دلخوش بودن به یادگار گذشته ها و دوم خروج از پوسته سنتی و رو آوردن به تعلیم و تربیت نوین.
معلم ادبیات که قرار است مجری آموزش مهارت انشانویسی باشد، باید حتما از نوع دوم باشد چون اگر او معلمی سنتی باشد حتما از دانش آموزان می خواهد علم و ثروت را در دو کفه ترازو بگذارند و برای برتری یکی بر دیگری آسمان و ریسمان به هم ببافند و در همین حین جرات نکنند بگویند، ثروت می تواند از علم بهتر باشد.
زنگ های انشای بسیاری از دانش آموزان قدیم و جدید به این شیوه سپری شد و هنوز هم زنگ انشا قربانی بی توجهی هاست. بی علت نیست که نسل های گذشته و امروزی هر دو اگر بخواهند چند خط از احساسات و افکارشان بنویسند، طفره می روند یا اگر دست به قلم شوند، جمله های سطحی و خالی از زیبایی و لطافت می نویسند.
در دنیای مدرن به نگارش و انشانویسی ـ که از متعالی ترین مراحل آموختن زبان مادری است ـ توجه زیادی می شود و برای نوشتن انشا دستورالعمل های گام به گامی موجود است که اگر در کلاس های درس اجرا شود انشا نیز جزو درس های دلچسب و شیرین خواهد شد.
هدف از آموزش انشانویسی تقویت قوه خلاقیت، تولید ایده، درک ارتباط میان مفاهیم و شکستن سد قواعد مرسوم و حک شده در ذهن است، مثل خداحافظی با این آغاز برای انشا: «قلم در دست می گیرم و...» که شروعی پوسیده است.
در روش های نوین تدریس و تمرین درس انشا شش مرحله برای آموزش وجود دارد که توصیف شرایط موجود، قیاس مستقیم، قیاس شخصی، تعارض فشرده، قیاس مجدد مستقیم و نگارش مستقل را شامل می شود.
در توصیف شرایط موجود، معلم به دانش آموز می آموزد که هر آنچه از پیرامون خود می فهمد، توصیف کند. مثلا معلم می گوید در این دنیا برای همه انسان ها جا وجود دارد و دانش آموز می گوید اگر انسان ها آدم های بهتری بودند دنیا قشنگ تر می شد. در بیان این توصیفات و تشریحات میان معلم و دانش آموز رابطه تعاملی وجود دارد و هر یک نظرشان را بیان می کنند و مطلبی بر یکدیگر اضافه می کنند.
در مرحله بعد یعنی قیاس مستقیم، معلم می کوشد مفاهیم ناآشنا را برای دانش آموزان آشنا کند. مثلا می پرسد می دانید آرزو های انسان مثل چیست و دانش آموز می گوید مثل یخ، ابر، آسمان یا پرنده. حالا نوبت به قیاس شخصی می رسد یعنی دانش آموز باید میان خود و مفاهیمی که معلم انتخاب می کند ارتباط برقرار کند و در همان حین، احساسات و تمایلات خود را نیز برزبان می آورد. مثلا معلم می پرسد بزرگ ترین آرزوی شما چیست و دانش آموزان می گویند، این که مادرو پدرمان همیشه با ما باشند یا وقتی بزرگ شدم درفلان رشته درس بخوانم یا مثلا آدم ثروتمندی بشوم.وقتی توان قیاس شخصی در دانش آموزان تقویت شد، نوبت به قیاس تعارض می رسد که در آن معلم از دانش آموزان می خواهد درباره موضوعی که قرار است درباره آن بنویسند، بهترین مفاهیم متضاد و نامتجانس را انتخاب و میان این کلمات ارتباط برقرار کند. مثلا اگر قرار است درباره دوست بنویسند، واژه هایی چون مهربان، نامهربان، باوفا و بی وفا را مطرح کنند. بعد از این، نوبت قیاس مجدد مستقیم می رسد تا دانش آموز خود را در مواجهه با این تعارضات قرار دهد و نظرش را در این باره به صورت انشا بنویسد. به این ترتیب مثلا اگر معلم بپرسد رابطه با وفا و بی وفا با دوست چیست، او باید توضیح دهد که من چند دوست بی وفا دارم، اما سعی می کنم دوست باوفایی برای دیگران باشم.
وقتی این پنج مرحله بدرستی آموزش داده شود و تکرار و تمرین شود، دانش آموز می تواند با شنیدن موضوع انشا، درباره آن بنویسد. به عنوان نمونه اگر موضوع انشا مادر (به مناسبت روز مادر) باشد دانش آموز می داند که ابتدا باید مادر را به چیزهایی تشبیه کند، مادر خودش را با همه ویژگی هایش در ذهن تجسم کند و بعد یک سری کلمات متضاد با واژه مادر پیدا کند و با استفاده از این تشبیهات و تضادها، احساس خود درباره مادر را بنویسد.
همه این مراحل می تواند به شکل مختلف به دانش آموز آموخته شود یعنی انشانویسی می تواند همراه با ایفای نقش باشد معلم موضوعی را که قابلیت تبدیل شدن به نمایش داشته باشد، انتخاب کند و از چند دانش آموز بخواهد آن را بازی کنند و دانش آموزان دیگر با توجه به برداشت های خود از بازی همکلاسی ها درباره آن موضوع انشا بنویسند.
انشانویسی می تواند براساس کتابخوانی نیز باشد یعنی دانش آموزان کتابی را که معلم معرفی می کند بخوانند و درباره آن کتاب انشا بنویسند یا مثلا خود را به جای قهرمان داستان بگذارند و جای او رفتار کنند یا حتی پایان کتاب را آن طور که خودشان می خواهند، بنویسند.درباره تصاویر هم می توان انشا نوشت، همین طور معلم می تواند داستانی صوتی را برای دانش آموزان پخش کند و از آنها بخواهد آنچه را که شنیده اند، بنویسند. تبدیل کلمات و جملات محاوره ای به صورت نوشتاری و برعکس، تبدیل واژه های نوشتاری به زبان محاوره نیز تمرین خوبی برای انشانویسی است.
واژه نگاری خوشه ای نیز روشی موثر در تقویت مهارت انشانویسی است، به این معنی که مثلا از دانش آموز بخواهیم نام چند حیوان را بنویسد، درباره هر کدام توضیح مختصری بدهد، تفاوت چند حیوان را بنویسد یا ضرب المثل ها و شعرهایی را که در آن نام حیوانات به کار رفته، پیدا کند.
تمام کردن داستان های ناتمام، مرتب کردن جملات به هم ریخته یک متن، به ترتیب کردن جملات یک مکالمه، آموزش تشبیهات به دانش آموزان، بازگرداندن شعر به نثر و آموختن کنایه های زبان فارسی (مثلا سر درنمی آورم، به آن نقطه چشم دوخته، زیر بار مسئولیت نمی رود و...) نیز از روش های نوینی است که انشا را به مهارتی آموختنی و دوست داشتنی تبدیل می کند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است